.
.
در سر به عشق هوای دگرم نیست
غیر از گل یاد تو کس جز ی دور و برم نیست
.
.
و آمديم که عاشق شويم و در گذريم
كه راز زندگي و مرگ آدمي اين بود
.
.
من از طرز نگاه تو اميد مبهمي دارم
نگاهت را مگير از من که با آن عالمي دارم
.
.
تو مثل راز پاییزی و من رنگ زمستانم
چگونه دل اسیرت شد قسم به شب نمی دانم
.
.
من غنچه ام که با نفس يک نسيم صبح
از لطف بي کران تو لب باز مي کنم
.
.
.
.
غصه نخور مسافر هميشه اينجوري نيست
هميشه كه عزيزم راهت به اين دوري نيست
.
.
.
.
در عشق اگر عذاب دنیا بکشی
با اشک دو دیده طرح دریا بکشی
تا خلوت من هزار فرصت باقیست
تنها نشدی که درد تنها بکشی
.
.
ثبت نام عاشقان در دفتر ديوانگي است
حاصل اين عاشقي از جان و تن بيگانگي است